کفاشیان: می‌روم اما نه طوری که بگویند ترسید و در رفت
تاريخ : شنبه 18 آذر 1391برچسب:علی کفاشیان, | 15:34 | نويسنده : امیرحسین خرمپور


جایزه بهترین فدراسیون سال فوتبال آسیا را بردید. فکر میکنید با این جایزه شرایطتان بهتر میشود و انتقادهای مردم کم؟
نه بابا، فقط یک بهانهای است تا شما بتوانید سوژههای بهتری داشته باشید برای انتقاد از فدراسیون فوتبال.
ولی ما هم سعی میکنیم نظرات مردم را منعکس کنیم.
مردم احساسی هستند، بندههای خدا نتیجه میخواهند و حق هم دارند اما اصلاً در جریان اصل اتفاقات نیستند. خیلی از چیزها را نمیدانند، شما رسانهها هم که مدام تحریکشان میکنید. در فامیل خودمان هم کلی آدم احساسی هستند. زنگ میزنند و از من انتقاد میکنند و میگویند برو!
این عکستان را دیدید در لحظه جایزه بردن؟
آره، چه عکس قشنگی شده. به خودم هم بدهید داشته باشم.
عکستان را گذاشتیم تا مردم دربارهاش نظر بدهند.
معلوم است چه نظری میدهند! ولی باید برای مردم از حقایق موجود بگویید تا آنها هم بدانند. جدی میگویم. خدا شاهد است اصلاً بحث کفاشیان مهم نیست، کفاشیان نه هرکس دیگری. الان تیم جوانان ما تیم خوبی است. نتیجه نگرفته ولی همه میدانیم تیم خوبی است، پس بیایید از این تیم خوب دفاع کنیم. نگذارید حق فوتبال پایمال شود و فوتبال کشور ضربه بخورد. رئیس فدراسیون ژاپن هم که تیمش مثل ما از بازیهای جوانان حذف شد، میگفت میخواستیم 4 تا بازی در جامجهانی داشته باشیم حالا 6 تا بازی دوستانه هم میگذاریم رویش با 10 بازی تیم را میبریم المپیک و یک نسل جدید برای فوتبالمان میسازیم. الان شرایط ما را ببینید، تنها گذاشتنمان اینجا و کمکی نمیکنند. الان بلیت سفرهایمان قیمتش بیش از دو برابر شده،هزینههای جاری هم که دو برابر شده است. با این شرایط چهکاری میشود انجام داد؟
بودجه فدراسیون فوتبال چقدر است؟
سالانه بودجه دولتی که به ما میدادند نزدیک به 10 میلیارد تومان بود. ما امسال هزینهمان، بودجهای که تصویب کردیم، رقمی نزدیک به 40 میلیارد تومان است. ما توانستیم امسال رقمی نزدیک به 30 میلیارد برای فدراسیون درآمدزایی کنیم. قرار بود که 10 میلیارد تومان وزارت ورزش بدهد که هنوز ریالی نگرفتیم. حالا این رقم برای سال بعد با این شرایط گرانیها باید حداقل 100 میلیارد تومان باشد چون 70 درصد از بودجه فدراسیون فوتبال ارزی است. مثلاً ما رفتیم 2 سال قبل به خواست مردم و اصرار سازمان ورزش کارلوس کروش را آوردیم با قراردادی که سالانه 5/2 میلیون دلار برای خودش و دستیارانش است. آن زمان آقای سعیدلو نوشتند و امضا دادند که این قرارداد را سازمان ورزش میپردازد. وقتی این پول را به ما نمیدهند باید از کجا تأمینش کنیم؟ پول را که نمیدهند، حق پخش هم که به فدراسیون نمیرسد. اسپانسری هم که تا پای قرارداد با فدراسیون میآید و حاضر است 10 میلیارد تومان بپردازد، ناگهان غیبش میزند چون معلوم نیست به او چه گفته میشود. با این شرایط چطور باید کار کنیم.
یعنی چطور جا زد؟
گفتند یکجاهایی آمدند رأیشان را زدند، حالا من نمیگویم کجا ولی شرایط طوری شد که نیامد جلو. وقتی این چیزها را میبینم یعنی اینکه من اینجا نباید بمانم. باید ول کنم و بروم ولی نباید این رفتنم طوری باشد که فکر کنند فشار آوردیم، ترسید و دررفت. من باید مجمع را جمع کنم و بخواهم این قصه روی مکانیزم قانونیاش انجام بشود. من به مجمع میگویم به این دلایل نمیخواهند بگذارند ما کار کنیم، شما هم به یک گروهی رأی بدهید که میگذارند کار کند. ولی این را گفتم تا بدانید و اینقدر ننویسید استقلال، استقلال. استقلال با این شرایط یعنی کشک. بگذاریم کسی بیاید که میگذارند کار کند اما وقتی که این آدم جدید آمد همه از او حمایت کنند و بگذارند که کار کند. 4 سال قبل که من آمدم اصلاً کسی در AFC من را نمیشناخت، تحویلم نمیگرفت ولی الان همه چیز خوب شده. طبیعی هم هست چون آشنا شدیم و توانستیم ارتباط بگیریم. الان نفر بعدی که بیاید چند سالی طول میکشد تا بتواند ارتباط پیدا کند. الان باشگاههای ما شرایط مالی خوبی ندارند، فدراسیون هم بودجهای ندارد. پولی هم از حق پخش در اختیارمان نمیگذارند. من اول فصل ایستادم و گفتم حق پخش را میخواهیم که حاصلش شده این شکل از انتقادات. چند روز پیش در رادیو شنیدم مجری برنامه داشتمیگفت: «این آقایی که به صندلی دو دستی چسبیده، هیچچیز حالیاش نیست و اصلاً نمیداند چند نفر در زمین بازی میکننداین مشی را تقریباً همه برنامههای رادیو و تلویزیون از صبح تا شب دارند.
میخواهید بگویید این انتقادها از شما بهخاطر قصه حق پخش است؟ شما که آخر آن قصه پولی نگرفتید.
من نمیتوانم حکم قطعی بدهم ولی انتقادها از ما خیلی زیاد است. من اول فصل سفت ایستادم که حق پخش را برای فوتبال بگیرم ولی در جایی که باید حمایت میشدم دور خوردم. دیدم جاهایی که باید حمایتمان میکردند، پشتمان را خالی کردند. ما میخواستیم به دلیل دیرکرد پرداخت، سال سوم این قرارداد فعلی با صدا و سیما را فسخ کنیم و قرارداد بیشتری ببندیم که متأسفانه دیدم شرایطش وجود ندارد حتی از همین باشگاههای خودمان هم پشتمان را خالی میکنند ولی فوتبال به این حق نیاز دارد تا بتواند پیشرفت کند. باید یکبار جلوی این فشار بایستیم. دست به دست هم بدهیم و سفت بایستیم تا بتوانیم حق فوتبال را بگیریم وگرنه اگر بخواهید فوتبال را از دست من بگیرند و بدهند دست یکی دیگر مثل من یا X و Yکه فوتبال را همین طوری اداره کند و برایش جای دیگری تصمیم بگیرند، هیچ اتفاقی نمیافتد. خدا شاهد است من همین حالا حاضرم همان سیستمی که ژاپنیها برای تغییر فدراسیون انجام دادند را انجام بدهم و کنار بروم. 3 سال است که پروسه رفتن اوگورا طول کشیده. حالا نه اینقدر طولانی اما یک پروسه 6 ماهه شکل بدهیم، یکی بیاید کنار ما به مرور کارها و راه و چاهها را یاد بگیرد و بعد صندلی را تحویل بگیرد. حیف است که ما 11 کرسیمان را در کمیتههای آسیایی از دست بدهیم ولی اگر به مرور این کار اتفاق بیفتد، فوتبالمان میتواند زودتر به مسیر موفقیت وارد شود. دلیلی ندارد که حتماً یکی را بیاوریم به من فحش بدهد و هی بگوید دار و دسته من پدر... هستند! آنها که از خدایشان است ما این برخورد را بکنیم تا همه کرسیهای آسیاییمان را پس بگیرند. شما رسانهها هم که همه از دم، شما روزنامهها گرفته تا عادل فردوسیپور چشمهایتان را روی حقایق بستید و...
شما خیلی راحت از رسانهها گلایه میکنید اما واقعاً فکر میکنید با این پتانسیل شما در فدراسیون با همکارانی که دارید میتوانید نتیجهای بهتر از این بگیرید؟ حتی اگر شرایط مالیتان هم درست باشد!
من چهکار کنم؟ ببینید هی میگویید کابینه من در حالی که اصلاً این طور نیست. این دوستان آدمهای خیلی خوب و زحمتکشی هستند ولی مثلاً همین هیأترئیسه که میگویی من در آن کمترین نقش را داشتم. خود هیأتها نشستند با هم رایزنی کردند و رأی گرفتند. این اسمش دموکراسی است. خودشان با هم برنامهریزی کردند؛ به رحیمی رأی دادند، به اصفهانیان، بهاروند و عزیزیخادم. من این وسط چه نقشی داشتم؟ یکی از دلایلی که باعث شد من اساسنامه قبلی را اصلاح کنم این بود که فدراسیون از این حالت چند رئیسی دربیاید ولی هنوز هم همه اعضای هیأترئیسه، هر کدام خودشان را یک رئیس فدراسیون میدانند. دوست دارند مصاحبه کنند، بروند به وزارت ورزش بگویند کلی تخلف انجام میشود و ما جلویش را گرفتیم و... ما در هیأترئیسه هنوز هم داریم دوستانی که عاشق مصاحبه هستند. مدام میگویند همهجور کمکی میتوانند بکنند اما تا میگوییم کمک کن، میگویند نه، نمیشود، برویم دفتر وزیر و... بابا ما همه این مسیرها را رفتیم، با این راهها پولی دستمان را نمیگیرد. در تشکیلات فدراسیون هم شرایط شبیه همین است. مثلاً همین ترابیان که این همه فشار میآورید برکنارش کنیم، بدون اینکه پولی بگیرد، کارش را میکند، خوب هم کار میکند، برنامه دارد، تحصیلات دارد، کارش را بلد است، فقط اخلاق تندی دارد. چقدر هجمه میآورید که او را برداریم. او را برداریم که چه کسی بیاید جایش را بگیرد. یا همان معینی بیچاره در کمیته جوانان. من رفتم دنبال یکی از آقایان اسم و رسمدار که کارش خیلی خوب است نتایج عالیای هم با جوانها گرفته. به او گفتم شما که میتوانی بیا این کار را بگیر دستت. از من سالی 300 میلیون میخواست. بابا من این همه پول از کجا بیاورم بدهم؟ من دارم به معینی ماهی 700 هزار تومان میدهم تا کارش را بکند. از کجا آن همه پول بیاورم بدهم. ما از این پولها در فوتبالمان نداریم.
ولی به هر حال کسی که 400 میلیون میخواهد، حتماً بازدهی بالاتری از حقوقبگیر 700 هزار تومانی دارد.
بله من هم اگر پول توی جیبم باشد خیلی کارها میتوانم انجام بدهم که الان توان انجامش را ندارم. وقتی نمیتوانی پول بدهی، چهکار باید کرد؟
وقتی این پول را نپردازی نتیجهاش همین سرنوشت تیم جوانان میشود یا فوتسال و...
بله پس نتیجه این میشود که من بیعرضهام و نمیتوانم پول دربیاورم، باید بروید یک کسی را بیاورید که میتواند پول دربیاورد و این افراد را به کار بگیرد. با این شرایطی که از من حمایت نمیشود، نمیتوانم چیزی که شما میگویید را انجام بدهم.
ولی خود شما میگویید 40 میلیارد تومان سالانه هزینه میکنید. این 40 میلیارد قطعاً دورریزهای زیادی دارد که با مدیریت میتوان این افراد را بهکار گرفت؟
من اصلاً این را قبول ندارم. بابا یک تیم ملی ممکن است شما بگویید 10 تا بازی تدارکاتیاش بیخود است اما من وقتی کادرفنی چنین خواستهای را برای تدارک تیمش دارد نمیتوانم خواستهاش را انجام ندهم. مثلاً برای تیم جوانانمان 26 بازی تدارکاتی گذاشتیم. بازیهای خیلی خوب! هزینههای ما میتوانم قسم بخورم که 5 درصدش هم اضافه نیست. چون من در هزینهها خیلی اینجوری هستم (دستش را مشت میکند و فشار میدهد به شکلی که نشان دهد خیلی سختگیرانه هزینه میکند.) این تیم جوانان 20 اردو داشته، نوجوانان، زیر 14 سال و تیمهای بانوان همه اردوهایشان به بهترین شکل برگزار شده اما با حداقل هزینهها. برای کادرفنی تیمهای مختلفمان سعی کردیم از همه هزینههای اضافه بزنیم. مثلاً علی دوستیمهر از ما 80 میلیون گرفته. ما تنها پول بزرگی که میدهیم به کروش است که اصلاً با همان قرارداد آمده است. مثلاً سالی 5 میلیارد غیر از لیگ برتر باید پول داوری بدهیم. در کمیتهها هم که حقوقهایمان 600 هزار تومان است.
*ولی با حقوق 600 هزار تومانی و پرسنل 600 هزار تومانی خبری هم از پیشرفت نمیشود.
چون هیچ آدم خلاقی با این پول با شما همکاری نمیکند.
من با کوزو تاشیمای ژاپنی حرف زدم، او میگوید 160 میلیون دلار سالانه درآمد دارد. 80 تایش را از حق پخش میگیرد، 40تا از اسپانسرها و باقیاش هم بودجههای دولتی است. اصلاً کسی هم کاری به کار آنها ندارد. اگر کادرفنی باخت، خودش جواب میدهد. فدراسیون فقط کار برنامهریزی را پیش میبرد و میتواند ادارهکننده فوتبال باشد. میدانی کروش به من چه میگوید؟ او میگوید شما به دلیل بیپولی، سرنوشتتان را گره زدهاید به یکسری کشور شرق آسیا یا درجه چندم همسایه که مجانی دعوتتان کنند تا بروید با آنها بازی کنید. با این کار سطح فوتبال آنها بالا میرود و شما روز به روز درجا میزنید. شما اگر میخواهید پیشرفت کنید باید سرنوشتتان را با اروپاییها گره بزنید. باید هزینه کنید تا پیشرفت کنید. او راست میگوید. ما رفتیم پیش آقای احمدینژاد، ایشان حمایت کرد و قرار شد 5 میلیارد به فدراسیون کمک شود اما این پول را هم به ما ندادند. وقتی ش

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • دانلود فيلم
  • قالب وبلاگ